1- پرورش مرغ ها آسان و کم هزینه است چرا که هرچه روی زمین ریخته باشد را می خوردند (هر چند اگر به آنها غذای مرتب بدهیم سریع تر رشد می کنند). آنها به یک سرپناه احتیاج دارند که با کمی چوب و سیم می توان آنرا ساخت تا بتوانند تخم گذاری کنند و در ضمن برای سلامت آنها تعدادی واکسن لازم است که گرانترین شان نیوکَسل است و قیمت آن 20 سنت بیشتر نیست!
2- مرغ ها سرمایه گذاری خوبی هستند چرا که پرورش آنها بصورت دائمی و تصاعدی سود می دهد! فرض کنید یک روستایی با 5 مرغ شروع کند و همسایه او یک خروس داشته باشد که تخم ها را بارور کند. بعد از 3 ماه روستایی ما صاحب 40 مرغ و خروس می شود. با در نظر گرفتن 5 دلار برای هر قطعه، سالیانه به 1000 دلار درآمد خواهد رسید حال آنکه خط فقر سالیانه آنها 700 دلار است.
3- مرغ ها به سلامتی کودکان کمک می کنند. سوء تغذیه سالیانه جان 3.1 میلیون کودک را می گیرد. اگرچه تخم مرغ ها حاوی پروتئین فراوان هستند اما بیشتر کشاورزان ترجیح می دهند آنها تبدیل به جوجه شده تا با فروش جوجه ها مواد غذایی مقوی یا حتی سایر حیوانات اهلی مثل گاو و گوسفند بخرند. این واقعیت که یک خانواده با داشتن تخم مرغ، گوشت مرغ، شیر گاو و..می تواند در سلامتی زندگی کند، معنی بیشتری به ایده اهدای مرغ زنده می دهد.
4- مرغ ها زن های روستایی را توانمند تر می کنند چرا که در مجاورت خانه زندگی کرده و در خیلی فرهنگ ها آنها را حیوانات مخصوص زنها محسوب می کنند و از سوی دیگر؛ زنها در طول روز در خانه هستند. زنهایی که مرغ ها را پرورش می دهند، درآمد حاصله را برای خانواده خود هزینه می کنند.
هدف بیل ایجاد یک بازار با ثبات و سالم مرغ در منطقه جنوب صحرای آفریقا بوده تا سهم مرغ از 5 درصد به 30 درصد منبع درآمدی مردم مناطق حومه ای برسد. به گفته پیِر فِراری؛ مدیر ارشد اجرایی Heifer و شریک بیل در این طرح؛ به هر خانوار 8 تا 9 مرغ زنده اهدا و به روستائیان آموزش های لازم نیز ارائه می گردد.
این یک آموزش کلاسیک است که به یک نفر چگونه ماهیگیری را بیاموزیم. اما اگر آن فرد نزدیک آب زندگی نکند؛ دیگر ماهیگری خیلی سخت می شود!...و بجای آن می توانیم به او یک مرغ بدهیم!
بیل گیتس
جالب اینجاست که برخی رهبران جهان مانند عمران خان نخست وزیر پاکستان برای ریشه کنی فقر مطلق در کشور خود از راهکار بیل تمجید کرده و در پی پیاده کردن آن است!
جمع بندی اینکه بیل و امثال او؛ علاوه بر لحاظ کردن مسائل انسانی و بهره مندی از معافیت های مالیاتی، با استفاده از اصل "اثر مرکب" بدنبال محقق کردن رفاه مشترک میان انسان ها هستند.
مثال خواندنی اثر مرکب را در سکه جادویی می توانیم مشاهده کنیم. اگر بین ۳ میلیون دلار پول نقد یا ۱ سکه ۱ سنتی که در ۳۱ روز آینده هر روز ارزشش دو برابر شود، حق انتخاب بگذاریم، فکر می کنم اکثر مردم همان ۳ میلیون دلار نقد را انتخاب کنند! اما در واقع پیشنهاد دوم بهتر است. در روز پنجم انتخاب اول هنوز همان ۳ میلیون دلار است و انتخاب دوم تنها ۱۶ سنت! در روز بیستم انتخاب اول همان ۳ میلیون دلار است و انتخاب دوم ۵۲۳۴ دلار! اما جادوی اثر مرکب آنجاست که در روز سی و یکم انتخاب اول هنوز همان ۳ میلیون دلار مانده است و انتخاب دوم ۱۰٫۷۳۴٫۱۸۰ دلار می شود یعنی بیش از سه برابر انتخاب اول!
...و سخن آخر اینکه راهکارهای دنیای امروز برای ریشه کنی فقر از توزیع درآمد به سمت توزیع دارایی های مولد درآمد میان قشر محروم در حال چرخش است چرا که اگر همه افراد محروم و کل یک جامعه دارای سهمی در کیک اقتصاد ملی یک مملکت شوند، اثر مرکب این تنعم منجر به رشد با ثبات و شکوفایی اقتصادی آن مرز و بوم می گردد!
