گاهی در زندگی شرایط سخت و ناگواری پیش می آید که تنها امیدواری باعث می شود دست از تلاش برنداریم و جنبههای مثبت زندگی را ببینیم. هر کسی در طول زندگی با فراز و نشیبهای زیادی مواجه می شود. در این شرایط به یاد بیاورید، سختی جزء جدایی ناپذیر زندگی است و خیلیها شرایط مشابه ما را تجربه کردهاند.
در اینجا چند جمله نویدبخش زندگی را بیان می کنیم که به شما کمک می کند در شرایط سخت زندگی، امیدتان را از دست ندهید:
🔸دزموند توتو، فعال صلح و از رهبران جنبش ضد آپارتاید آفریقلی جنوبی:
"امیدواری، یعنی توانایی دیدن نور و روشنایی از پسِ تاریکیها"
🔸ژورف ادیسون، نویسنده و شاعر بزرگ انگلیسی:
"سه پیش نیاز ضروری برای داشتن زندگی شاد و سالم، کاری برای انجام دادن، چیزی برای دوست داشتن و چیزی برای امیدوار بودن است."
🔸ژرژ برنانوس، نویسنده بزرگ فرانسوی:
"امید همانند ریسکی است که باید آن را بپذیرید."
🔸مارتین لوترکینگ جونیتر:
"ما باید ناامیدی ها را بپذیریم اما هرگز امیدمان را از دست ندهیم."
🔸امیلی دیکنسون، شاعر بزرگ آمریکایی:
"امید همانند پرندهای است که پر و بال دارد، در روح ما لانه می کند، بدون گفتن هیچ کلمه ای، آواز می خواند و هیچ وقت متوقف نمی شود."
🔸ریچارد ایوانز:
"در تاریکترین آسمانها می توان درخشانترین ستارهها را نظاره کرد."
" برای امروز از دیروز عبرت بگیر، زندگی کن و به فردا امیدوار باش. مهمترین نکته این است که هیچ وقت از سؤال کردن دست نکشید."
🔸اندی دوفرین، کارگردان فیلم رستگاری در شاوشنک:
"امید خوب است، شاید بتوان گفت بهترینِ چیزهاست و چیزهای خوب هیچ وقت از دست نمی روند."
🔸پلینیوس، طبیعی دان، فیلسوف و نویسنده رومی:
"امید همانند ستونی است که دنیا را سرپا نگه داشته است. امید، رؤیای انسان بیدار است."
🔸جان گوئیر، نمایشنامه نویس آمریکایی:
"بسیار هیجان انگیز است که چطور یک فردای کوچک می تواند تمام دیروزهای از دست رفته را جبران کند."
🔸هاروی میلک، سیاست مدار آمریکایی:
"امید، هرگز سکوت نمی کند."
🔸پیتاکوس لور، نویسنده کتابهای علمی و تخیلی:
"وقتی امیدتان را از دست بدهید، انگار همه چیز را باخته اید. البته حتی وقتی فکر می کنید همه چیز از دست رفته است، باز هم امید وجود دارد."
🔸پابلو نرودا:
"شاید بتوانید تمام گلها را بچینید؛ اما نمی توانید جلوی آمدن بهار را بگیرید."
🔸نورمن کازین، نویسنده و روزنامه نگار آمریکایی:
"ظرفیت انسان برای قبول امید، شگفتانگیزترین حقیقت زندگی است. امید برای انسان یک مقصد مشخص است و انرژی لازم را برای شروع کردن به او می دهد."
"من به بدبختیها و چیزهای منفی فکر نمی کنم؛ تنها زیباییها را به یاد می آورم که باقی می مانند."
5 نکته کلیدی برای ساختن سازمانی شاد
🔘 اطلاعات کافی در اختیار کارکنان قرار دهید.
▪️کلیه جزئیات مرتبط با شغل نظیر زمان اختتام کار، اولویتها، منابع در دسترس و... را برای آنان توضیح دهید.
▪️برنامههای ضروری، نرمافزارهای مورد نیاز و نحوه استفاده از تجهیزات ضروری را به آنان آموزش دهید.
▪️با ارائه دستورالعملهای مبهم کارکنان را گیج و سردرگم نکنید.
▪️زمانی که میخواهید قسمتهای خاصی از وظایف را برای آنان توضیح دهید از کلمات پرسشی همچون چرا، چگونه، کجا، چه کسی و چه چیزی استفاده کنید. توضیح دهید که مثلا چه کسی کار را تمام میکند، چه چیزی در کار درگیر است، چه زمانی کار باید تمام شود، در کجا کار باید انجام گیرد و چرا این کار اهمیت دارد.
▪️فرهنگی ایجاد کنید که از طریق آن کارکنان بهطور عمیق خودشان را بشناسند. چنانچه کارکنان احساس کنند که سازمان با شخصیت آنان تناسب دارد، محیط کار برای آنان بسیار لذتبخش خواهد بود.
▪️کارکنان باید در مورد ارزشها، محصولات و تصویر سازمان اشتیاق داشته باشند.
▪️از طریق برقراری ارتباط با کارکنان نیازهای آنان را شناسایی کنید و برمبنای آن مزایایی همچون پرداخت شهریه دانشگاه، تخفیف برای عضویت در باشگاههای ورزشی و... به آنان پیشنهاد دهید.
▪️از کارکنان بخواهید که به طور همزمان، زمانی را به خود و زمانی را برای ارائه پیشنهاد به منظور پرورش سازمان اختصاص دهند.
🔘افراد برتر و متعالی را شناسایی کنید.
▪️چنانچه کارکنان وظیفه خود را به خوبی انجام دادند، به آنان پاداش دهید. توجه به کارکنان باعث میشود تا نسبت به خود احساس مثبتی داشته باشند و در عین حال رضایت شغلیشان نیز افزایش یابد.
▪️قدردانیهای رسمی از کارکنان نظیر اختصاص فضای پارکینگ به آنان، اعطای بن، جایزه، مستمری و... سبب میشود برای رسیدن به موفقیت انگیزه بیشتری پیدا کنند و در این راستا بیشتر تلاش کنند.
▪️هرگز منتظر وقوع اتفاق بزرگی نباشید تا به خاطر آن افراد را تشویق کنید.
▪️هر روز از طریق روشهایی همچون ارائه بازخورد به کارکنان، تشویق کلامی آنان و... به فعالیتها و تلاشهای آنان اعتبار ببخشید. بر این اساس اگر عملکرد فردی در زمینهای خاص ارتقا پیدا کرد، اجازه دهید به سرعت نسبت به آن آگاهی پیدا کند.
🔘نسبت به نگرانیهای کارکنان عکسالعمل نشان دهید.
▪️تا جایی که امکان دارد از کارکنان بخواهید نگرانیهای خود را با شما درمیان بگذارند و در محل کارتان همواره به روی آنان باز باشد. در حقیقت، در برابر حل مشکلات درونسازمانی متعهد باشید. چنانچه برای کارکنان فرصتی بهوجود آید تا درباره مشکلات خود سخن بگویند، احتمال کمتری وجود خواهد داشت که در محیط کار با خطر روبهرو شوند.
▪️از طریق برقراری تماس چشمی با آنان و تمرکز کامل روی کلماتی که بیان میکنند، به آنان ثابت کنید که به دقت به سخنانشان گوش میدهید. در میانه راه صحبت آنان را قطع نکنید و به دنبال راهحلی باشید تا تضاد ایجاد شده، برطرف گردد.
🔘 کارکنان را نسبت به مسائل سازمان، آگاه کنید.
▪️همواره اخبار درونسازمانی را به اطلاع کارکنان برسانید تا احساس کنند که به عنوان عضوی بااهمیت برای سازمان درنظر گرفته میشوند. زمانی که کارکنان از تغییرات بهوجود آمده در سازمان اطلاع پیدا میکنند، استرسهای کاری آنان کاهش مییابد.
▪️گزارشهایی راجع به موفقیتهای سازمان به کارکنان ارائه دهید تا دریابند که تلاشهای جمعی آنان چگونه تفاوتها را به وجود میآورد.
تمرین 30 روزه برای تقویت مهارتهای رهبری
آیا می دانید نقطه قوت مهارتهای مدیریت و رهبری شما چیست و چطور می توان به رهبر بهتری تبدیل شد؟
مارسل شوانتز، مؤسس سازمان آموزش رهبری، نکات زیادی از کتابهای رهبری را در مجموعهای متشکل از 30 راهنمایی کاربردی جمع آوری کرده است و معتقد است رهبران می توانند در بازه زمانی 30 روزه تمامی این توصیه ها را عملی کنند:
🔸به نظرات تمام اعضای گروه گوش دهید و راههایی برای ارتباط با آنها، ارائه اطلاعات، اشتراک گذاری یا بحث در مورد ایدهها پیدا کنید.
🔸با اشتیاق و انگیزه زیاد با تمام تیمها کار کنید و حمایت آنها را به دست آورید. این بدین معناست که با کسانی که بیرون از شبکه ارتباطات ضروری شما هستند هم ارتباط برقرار کنید.
🔸این اطمینان را به دست آورید که اعمال و گفتار شما با هم مطابقت دارند.
🔸هیچ وقت تعدادی از کارمندان را به تعدادی دیگر ترجیح ندهید، زیرا باعث ایجاد اختلافاتی درون تیم خواهید شد.
🔸وقتی با رفتار یا ایدههای یکی از اعضای تیم مخالف هستید، مخالفت خود را در مکالمه دونفره و نه در جمع بیان کنید.
🔸دست از کنترل دائمی اعضای تیم بکشید. به آنها آزادی عمل بدهید. بگذارید همان طور که در مسیر پیشرفت می کنند، خودشان مسئولیت اقدامات و تصمیماتشان را به عهده بگیرند.
🔸هر اطلاعاتی که لازم است را با اعضای تیم در میان بگذارید. آنها هر چقدر بیشتر بدانند، اهداف و وظایف را بهتر درک خواهند کرد و احساس تعهد بیشتری خواهند داشت و وقتی خود را متعهد بدانند دست از سخت کوشی برنمی دارند.
🔸برای کارمندانتان یادداشتهای تشکر ارسال کنید. مدیرانی که از تلاش کارمندانشان قدردانی می کنند، به آنها انگیزه بیشتری می دهند.
🔸 بهترینها را برای اداره شرکت انتخاب کنید و به آنها آزادی عمل بدهید، حتی اگر ممکن است مرتکب اشتباه شوند.
🔸زندگی شخصی اعضای تیم را مورد کنکاش قرار دهید. بگذارید آنها بدانند شما برای زندگیشان هم ارزش قائل هستید.
🔸این جمله را به خاطر بسپارید: "دادن بازخورد، صبحانه قهرمانان است" کارمندان تمایل دارند بدانند چگونه کار می کنند.
چگونه صحت شایعه ای را تشخیص دهیم
1⃣منبع: به عنوان مهمترین و اصلیترین نکتهای که باید دربارهی درستی یک مطلب توجه کنید داشتن «منبع معتبر» است.
قاطعانه باید گفت اگر مطلبی منبع معتبر نداشت به راحتی باور نکنید! از آنجا که بخش زیادی از مطالب در فضای مجازی به صورت متن منتشر میشوند داشتن یک لینک اینترنتی به عنوان منبع سادهترین کاری است که انتشار دهندهی خبر میتواند برای اعتباربخشی به خبرش در متن بگذارد
برای اسناد بسیار قدیمی نام کتاب و نویسنده و .. نیز نیاز است.
2⃣ قطعه فیلم و تکه عکس اصلیترین ابزار شایعهسازها: زاویهی خاص فیلمبرداری یا عکسبرداری، مشخص نبودن اتفاقات قبل و بعد از آن تکهی جدا شده از فیلم، ربط دادن عکس به مطلب نامرتبط، دستکاری عکس و فیلم ،کیفیتهای پایین و نامشخص بودن جزئیات و… فرصت را برای داستانسرایی و شایعهپردازی روی آن ایجاد میکند. عکس کودکی که مار داخل سرش است، یا فیلم سجادهی نماز خوان نمونههایی از این شایعه بودند.
بجای اینکه بپرسیم چرا دیگران از من سواستفاده میکنند بپرسیم من چطور دیگران را دعوت میکنم که با من بدرفتاری کنند؟
بجای پرسیدن اینکه چرا باید انقدر حرص بخورم که زخم معده بگیرم
بپرسیم با درد زخم معده از مواجه شدن با چه دردی اجتناب میکنم؟
به جای اینکه بپرسیم چرا جذب روابط دردناک میشوم از خودبپرسیم باجذب به روابط دردناک از مواجه شدن با چه دردی اجتناب میکنم؟
بگوییم :من چه رفتارهایی میکنم که به تنهایی من منجر میشود؟
من چه طرحواره هایی دارم که جذب افرادی میشوم که مرا رها میکنند
یا بجای این سوال که چرا دیگران من را دوست ندارند
از خود بپرسیم دوست داشتن یعنی چه و چطور است؟
چرا افرادی که مرا دوست دارند از خود دور میکنم و افرادی که تمایلی به رابطه با من ندارند را انتخاب میکنم؟
در اینجا این چرا گفتنها جنبه سرزنش کردن ندارد معنی چرا در اینجا یعنی با چه هدف و مقصودی
🔅براساس تئوری انتخاب تمام رفتار های ما هدفمند و با مقصود هستند پس وقتی انجا میپرسم که چرا من فرصت و فضا را به دیگران میدهم که با من بد رفتاری کنند یعنی هدفی دارم از تمایلات ناهوشیار همچون ازارخواهی گرفته تا امتیازات ثانویه مثل ماندن دررابطه.
🔅بجای اینکه بگویم : من چرا افسردم میگویم من چراافسردگی را انتخاب میکنم؟ یعنی من با افسرده کردن خودم اهدافی دارم. مثلا دیگران را کنترل کنم
فریاد کمک خواهی خودرا به گوش انان برسانم
صد درصد ما مسئول تمام اتفاقات نیستیم .مثلا اگر ما در حیطه کاری بعلت تورم شکست خورده ایم ما مسئول گرانی دلار و ارز نیستیم
ما مسئول نوسانات خلقی دروغگویی های همسرمان نیستیم و...
پس ابتدا لازم است که بشناسیم چه چیزهایی در حیطه کنترل و انتخاب های ماهست و چه چیزهایی درحیطه کنترل و انتخاب های ما نیست .
اقتباسی از کتاب "راهکارهایی برای افزایش عزت نفس" اثر: دکتر صاحبی